پسر بد- - bad boy
این وبلاگ توسط یکی از دانش آموزان مدرسه ی تیزهوشان شهرکرد درست شده است. از این وبلاگ لذت ببرید

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 185
بازدید دیروز : 8
بازدید هفته : 241
بازدید ماه : 240
بازدید کل : 148721
تعداد مطالب : 108
تعداد نظرات : 66
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


یه روز شرلوک هلمز با دستیارش واتسن به تعطیلات می روند و در ساحل دریا چادر می زنند و در داخل چادر می خوابند……..

نیمه شب هلمز بیدار میشه و واتسن رو هم بیدار می کنه بعد ازش می پرسه :

واتسن تو از دیدن ستاره های آسمان چه نتیجه ای می گیری؟

واتسن هم شروع میکنه به فلسفه بافی در مورد ستارگان و میگه این ستاره ها خیلی بزرگند و به دلیل دوری از ما این قدر کوچیک به نظر می رسند و در سایر ستارگان هم ممکن حیات در آنها وجود داشته باشد و چند نوع انسان در کرات دیگر زندگی می کنند……..

که در اینجا هلمز میگه : واتسن عزیز

اولین نتیجه ای که باید می گرفتی اینه که : چادر مارو دزدیدند!!!

 


 


ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ برچسب:, توسط میلاد 2000
تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی :